شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

چراغ جادو

*قاصدك*

+ تسويه حساب کردن با گذشته، به اين معناست که ما بايد هرگونه کار ناتمام در رابطه با هر شخص، پروژه يا فعاليتي را که با آن درگير بوده‌ايم به سرانجام برسانيم. ما نمي‌توانيم زندگي جديد خود را روي ستون‌هاي سست گذشته؛ کارهاي ناتمام؛ قراردادهاي لغو شده و کلا مسائل حل نشده بنا کنيم....
پيام رهايي
ديروز 11:29 عصر
*قاصدك*
اگر بدون حل مسائل مربوط به گذشته، يا اتمام کارهاي ناتمام بخواهيم به سمت آينده حرکت کنيم، به احتمال زياد دوباره خود را در همان گذشته و با همان شرايط پيدا خواهيم کرد. دبي فورد

*قاصدك*

+ دلم برات تنگ شده نبودنت رو در روز تولدت بيشتر حس مي کنم با يک دنيا دلتنگي و اندوه تولدت مبارک @};-
خدا رحمت کند درشهر مشهد ساکن هستين التماس دعا داريم مارا دعا کنيد که به زيارت مرقد امام رضا خوانده بشيم
روحشون شاد
بعدی همه 17 نظر قبلی
خدا رحمتشون کنه روحشون شاد و آرام
*قاصدك*
{a h=zigzag13}Miss fatima{/a} {a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} @};- خيلي ممنونم خدا روح عزيزان شما رو هم قرين رحمت کنه

*قاصدك*

+ مشکل دنيا اين است که آدم‌هاي باهوش پر از شک و ترديد هستند، در حالي که آدم‌هاي احمق پر از اعتماد به نفس! چارلز_بوکوفسکي
اي کاش فقط مشکل دنيا همين بود :) بنظرم مشکل اصلي دنيا اينست که هر کاري که امروز انجام ميدهيم فردا متوجه ميشيم اشتباه بوده :D
:-o
*قاصدك*
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} الهي خدا کسي رو از کرده اش پشيمون نکنه..ولي به نظرم بلاهايي که بقيه سرمون در ميارن خيلي دردناک تره تا اونايي که خودمون مسئولش بوديم
*قاصدك*
{a h=noorozahra69}نور الزهراء{/a} :)

*قاصدك*

+ تو را من چنين مي بينم سرابي و خيالي ... تو را من چنين مي پندارم غباري و گردبادي تو را من چنين در ميابم گمشده و ناپيدايي...:'( ساناز ابراهيمي فرد
*قاصدك*
الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكرِ اللَّهِ أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» (الرعد – 28)
حسبي الله لااله الا هو
همه 7 نظر
تو، هر جور که باشي، مي بينمت؟ نه...! عالي مي بينمت...!
*قاصدك*
خوبه که عالي مي بينيدش =)
+ يادمه اينجا يه آ.مرصاد سيستاني داشت ...يه آ.ابوالفضل صياد ...يه آ.محمدمهاجري ....يه اميدآروين ....يه خاله مهتاب ....يه نگاه منتظر ....يه دستان خالي.....شقايق بانو..دکتر نگو بلا...الهام بانو...محبوبه*..سرباز133
بقيه شو شما بگيد........:(
ياد منم بخير...
بعدی همه 196 نظر قبلی
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} و عليک السلام ، ياد باد آن روزگاران ياد باد ، هر که هست و نيست اينجا شاد باد :) @};-
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} يادش بخير
+ سلامممممم ..سال نو مبارک.طاعاتتون قبول.. سرنماز صبح بودم ياد اينجا افتادم يه دفعه ک ماه رمضوناي خيلي سال پيش فيد الله اکبر ميزدم ميرفتم ميخوابيدم.سر نماز يه دور مرور خاطرات کردم و همتونو ياد کردم..واقعا دلم براي همتون تنگ شده بود..اومدم پياما هامو خوندم تجديد خاطره کردم:-) @};-
سلام
طاعات قبول
همه 5 نظر
http://rashedkhodaei.parsiblog.com/Old/Feeds/ سلام ممنونم همچنين اقاي خدايي
سلام...قبول حق...التماس دعا
+ #معرفي_کتاب *راض ِبابا* «راضِ بابا» روايت شخصيت دختري نوجوان است. دختري که تمام تلاشش را به کار مي‌بندد تا در زندگي اول باشد. در شانزدهمين بهار عمرش حادثهاي رخ ميدهد و او را در رسيدن به خواستهاش کمک ميکند؛ انفجاري که در سال 1387 در حسينيه سيدالشهداي شيراز رخ داده و نقطه اوج زندگي او را رقم مي‌زند.
my writings
103/1/17
شهيد راضيه کشاورز 11 شهريور 1371 در ظهر گرم تابستاني هم‌زمان با نواي اذان ظهر در مرودشت شيراز به دنيا آمد. والدينش به خاطر ارادتي که به خانم فاطمه زهرا (سلام الله عليها) داشتند نام راضيه را برايش برگزيدند.
روزها يکي پس از ديگري سپري مي‌شدند. راضيه بزرگتر مي‌شد و با وجودش شور و نشاط مضاعفي به خانه مي‌بخشيد. از همان کودکي روحيه‌اي شاداب و پرشور و نشاط داشت و لطافت و مهرباني‌اش به وضوح در برخورد با اطرافيان آشکار بود. راضيه تا قبل از بهار 16 سالگيش موقعيت هاي چشمگيري را در زمينه ورزش کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصيل کسب کرد.
بعدی همه 17 نظر قبلی
* کميل *
{a h=khckdk}غزل صداقت{/a} ديدم راويش خانمه نگرفتم :-|
http://hizbolah.parsiblog.com/Old/Feeds/ عجب :ا

جزتو

+ *متن از خودمه)دعا از ناله و فرياد دل است .. ناله دل از زخم و درد ..زخم ودرد از شکستن کوزه دل..آري کوزه دلت که شکست ، صداي شکستنش ، بيدار مي کند کبوتر خفته دعا را..و کوزه اي نمي شکند مگر به اراده خدا..و دعايي پر نمي گيرد مگر تير نگاهش بشکند کوزه دلت را...*
2-سيمرغ
@};-
2-سيمرغ
@};-
بعدی همه 27 نظر قبلی
خدايا سلام کيوانم همون گيتي نژاد حيدري 15 سال پيش هنوز همون ايمان که جاي تنبيه داره چون ثابته و همون باور اما عاشقانه تر که بد نيست اما تعريف نداره و همون عشق و همون عاشقي به زبان امروزي به صلابت ديروزي به قوام هميشگي و به تسلاي دل شکسته مادرم و به شفقت روي پدرم و به کيمياي برادرم و به اصالت و بصيرت برادرانم خصوصا ميثم معلم کوچکم سال نوتون مبارک
و يکي رو از قلم انداختم که از روي شايد کم لطفي ام يکي نه بلکه يکي که خيلي برام عزيزه و روزي که اولين بار با اون زبان تلخ خودم اذيت کردم و عجب ابلهي بودم فکر نمي کردم يک روز اينقدر درگير بودن ماندن ماندن تا ماندنش شوم استادم و معلم بي رحم اما خوش قلب و عزيزم فقط ببخش که قدرت رو خوب ندونستم نبودم انتظارت ولي سعي کردم کيوان بمونم نشد که برآن معجزه کنم چون قابل اين حرفا نبودم شايد روزي آره که عزيزي
+ [تلگرام] دل تو با دل من کي به تفاهم برسد...؟ همدلي شرط وصال است... مبادا بروي... #علي_قيصري
تفاهم! بام!! شيبدار!!!
يک زماني اينجا براي خودتون برو بيايي داشتيدا
+ [تلگرام] شايد اين قصه مرا بعد تو ديوانه کند که قرار است کسي موي تورا شانه کند... 'متين شريفي'
چقدر زيبا جقدر لطيف.ولي من دعا ميکنم خدا کچلت کنه ک ديگه کسي غير من شانه ات نکنه
رز يخ زده
{a h=haftasman}# هفت آسمان{/a} :-|
همه 5 نظر
*سحربانو*
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} ممنون روز شما هم مبارک بانو :)
{a h=jadekhatereha}سحربانو{/a} سپاس ..:)
+ [تلگرام] چقدر ماه گرفتگي را دوست دارم شبيه توست وقتي مو روي صورتت مي‌ريزي! #ناصر_رعيت_نواز
+چه نسبتي باهاش داري؟_ بعضي وقت ها اونقدري از دستش دلخور ميشم وقلبم ميشکنه که به خودم قول ميدم ديگ دوسش‌نداشته باشم ولي دو،مين بعدش دلتنگش ميشم ... :)
من بميرم؛که از اخبار بايد بشنوم امشب ،گرفته اي #محمدرمضان_نيا
+ قاتــل ها هميشــه، چاقـــو.. تفنگـــ.. قاتـل ها هميشــه اسلحــه نمــي کشنـد.. گاهـي قاتـل ها آنقــــــدر ديــــــــر سراغــت مي آيـند.. که مي ميــــــري... ...
عکس: افرا افراسيابي
ئه ؛ هنوز که زنده اي :|
بعدی همه 20 نظر قبلی
amir 123
نهنگ قاتل را مي گوييد ؟! ... من عمراً بميرم !ً
کلهم اجمعين...قاتلها به بهشت نمي روند..!:)
+ من دلم را به تو دادم .. سرم را به باد ... ....
مريم قهرمان لو
عجب بابا قربوني شد:D
همه 5 نظر
2-دست خط
سر و دل و جانم به باد رفت وقتي دل را به تو دادم
+ صبرت که تمام شد ، نرو....<br>معرفت تازه از آن لحظه آغاز ميشود ......<br>
به هيچکس نگو حتي به خودت......بعد از تو....خيلي تنهام...............
عاشق ترين مـــــرد...همان آدمِ خودمان! بود...که تمامي ِ بهشت را..به لبخند حـــــوا فروخت.......!
بعدی همه 40 نظر قبلی
AMAvturtg
{a h=jadekhatereha}سحربانو{/a} سلام ، اگه ممکنه اسم نويسنده‌ و عنوان اين کتاب رو بنوسيد ، خيلي دوست دارم بدونم.
AMAvturtg
دوستان کسي ميدونه که اسم اين کتاب و نويسنده‌اش کيه ؟ صبرت که تمام شد نرو..................... معرفت تازه از آن لحظه آغاز مي شود............................
چراغ جادو
دكتر غلامحسين شم آبادي
رتبه 0
0 برگزیده
206 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top